دسته‌بندی نشده · آبان ۲۱, ۱۳۹۹ ۰

۸-۳-۱ کلیات

رعایت ضوابط عمومی زیر در طراحی و اجرای ساختمان های موضوع این مبحث الزامی است.

 ۸-۳-۱-۱ درز انقطاع

 چنانچه یکی از ابعاد پلان ساختمان نسبت به بعد دیگر بزرگ باشد و یا در قسمت های مختلف ساختمان اختلاف ارتفاع و یا اختلاف ارتفاع طبقات وجود داشته باشد و نیز وجود پیشامدگی ها در پلان بیش از حد مجاز باشد باید ساختمان را با استفاده از درزهای انقطاع به قسمت های مختلف تقسیم کرد. جهت تأمین حداقل عرض درز انقطاع، فاصله هر طبقه ساختمان از مرز زمین مجاور حداقل باید برابر 0.005 ارتفاع آن طبقه از روی تراز پایه باشد. درز انقطاع لازم نیست در شالوده ادامه یابد.

 ۸-۳-۱-۲ پیوستگی سازه ای

 در مورد اجزای سازه ای ساختمان های مشمول این مبحث رعایت موارد کلی زیر الزامی است:

۱- تمامی اجزای ساختمان باید به گونه مناسبی به هم پیوسته باشند تا ساختمان در برابر نیروها به طور یکپارچه عمل کند.

 ۲- دیوارهای باربر باید در یک راستای قائم تا پی ادامه داشته باشند.

 ۳- کل ساختمان باید از نظر واژگونی پایدار باشد.

۴- دیوارها باید به تمام کف ها یا سقف ها یا سایر عناصری که برای دیوار، تکیه گاه جانبی تأمین می کنند به نحو مناسبی مهار شوند.

 ۸-۳-۱-۳ شالوده ها

 رعایت ملاحظات ژئوتکنیکی مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان در طراحی شالوده ها ضروری است. در طراحی و اجرای شالوده ها باید ضوابط موجود در مباحث هفتم و نهم مقررات ملی ساختمان رعایت شوند.

 ۸-۳-۱-۴ دیوارهای زیرزمین

 دیوارهای زیرزمین جهت تحمل بارهای قائم به اضافه بارهای جانبی که از خاک های مجاور ناشی می شود باید دارای مقاومت و ضخامت کافی باشند. در ضمن رعایت ضوابط زیر برای این دیوارها لازم است:

 الف) ضخامت دیوار زیرزمین باید حداقل برابر با ضخامت دیوار طبقه همکف باشد.

 ب) کلیه نعل درگاه ها در طبقه زیرزمین باید از بتن درجا ساخته شده باشند و توسط میلگردهای قائم یا کلاف های قائم به کلاف های افقی پایین و بالا متصل گردند.

 ج) در صورت عدم استفاده از کلاف افقی زیر دیوار طبقه زیرزمین، باید کلیه میلگردهای قائم در دیوار طبقه زیرزمین به میلگردهای شالوده متصل گردند.

د) دیوارها باید در برابر نفوذ آب و رطوبت عایقکاری شوند. عایقکاری رطوبتی زیر دیوار با قیر گونی و سایر مصالح مشابه به دلیل کاهش مقاومت برشی در برابر بارهای جانبی، مجاز نیست و 20 میلی متر ملات ماسه- سیمان با نسبت سیمان به ماسه یک به دو کافی است.

۸-۳-۱-۶ دیوارهای چند جداره

 فاصله بین کلیه جدارهای دیوارهای چند جداره باید توسط دوغاب پر شوند یا با بست های مقاوم در برابر خوردگی یا میلگردهای بستر به یکدیگر محکم شوند.

 ۸-۳-۱-۷ بست های دیواری در اجرای دیوار میان تهی

 طول کلی بست های دیواری باید به اندازه کافی بلند باشد تا حداقل 2 بند کله از هر جداره را در برگیرد. بخشی از بست های دیواری که درون جدار قرار دارند باید کاملاً در ملات یا دوغاب محصور باشند. دو انتهای بست های دیواری باید با زاویه 90 درجه و حداقل به طول 5 میلی متر خم شوند.

 به ازای هر 0.6 متر مربع از مساحت دیوار، باید حداقل یک بست دیواری با قطر 12 میلی متر تعبیه شود. اگر فاصله بین دو جداره بزرگتر از 75 میلی متر و کوچکتر از 115 میلی متر باشد، باید برای هر 0.4 متر مربع از مساحت دیوار، حداقل یک بست دیواری به قطر 12 میلی متر در نظر گرفته شود. بست ها در صفحه قائم دیوار باید یک در میان (بصورت متناوب) تعبیه شوند. حداکثر فاصله قائم میان بست ها نباید از 600 میلی متر و حداکثر فاصله افقی میان آنها نباید از 900 میلی متر تجاوز نماید. در اطراف بازشوها فاصله افقی بست ها باید کمتر از 900 میلی متر و حداکثر 300میلی متر دورتر از لبه بازشو، تعبیه گردند.

 ۸-۳-۱-۸ بست های دیواری در دیوارهای چند جداره حفره پر

در هر 0.2 متر مربع از دیوارهای چند جداره، جداره ها باید با بست های دیواری به قطر حداقل 5میلی متر به یکدیگر بسته شوند. می توان از بست های دیواری با اندازه و فاصله متفاوت که مقاومت یکسانی را میان جداره ها ایجاد می کنند استفاده کرد.

 ۸-۳-۱-۹ میلگرد بستر

میلگرد بستر پیش ساخته برای دیوارهای بنایی باید دارای حداقل یک سیم عرضی با قطر حدود 3میلی متر برای هر 0.2 مترمربع از مساحت دیوار باشد. فاصله عمودی میلگرد بستر نباید بیش از400 میلی متر باشد. سیم های طولی باید کاملاً در ملات بند افقی خوابانده شوند. میلگردهای بستر باید همه جداره ها را در بر گیرند. در جایی که فضای بین جدارهای پیوند داده شده کاملاً با دوغاب یا ملات پر و سفت شده باشد، باید از ضوابط مربوط به تنش های مجاز و سایر شرایط ذیربط، که برای دیوارهای بنایی (معمولی) بکار برده شود استفاده کرد اما اگر این فضا پر نشده باشد، ضوابط مربوط به تنش های مجاز، شرایط تکیه گاه جانبی، ضخامت (منهای حفره)، ارتفاع و شرایط بست دیوارهای دو جداره را ارضا کند.

  ۸-۳-۱-۵ بازشوها و تقویت کننده های اطراف آنها

 بازشوها باید حتی الامکان کوچک بوده و در قسمت های مرکزی دیوار قرار گیرند. در دیوارهای باربر، در صورت امکان باید از تعبیه بازشوها در یک راستای قائم احتراز شود. در غیر این صورت، باید پیرامون بازشوها به نحو مناسبی مثلاً با میلگرد، یا نعل درگاه یا کلاف تقویت شود.

۸-۳-۱-۱۰ کنترل نسبت لاغری

 الف) کنترل نسبت لاغری در دیوارها

 در دیوارهای باربر غیر مسلح، نسبت لاغری (که از تقسیم ارتفاع مؤثر بر ضخامت یا تقسیم طول مؤثر دیوار بر ضخامت، هر کدام کمتر است، به دست می آید) نباید از 15 بیشتر شود. در دیوارهای مسلح، این نسبت به مقادیر جدول ۸-۳-۱ محدود می شود.

جدول ۸-۳-۱‍: حداکثر نسبت لاغری در دیوارهای باربر مسلح

حداکثر نسبت لاغری در دیوارهای باربر مسلح

شرایط انتهایی

حداکثر نسبت لاغری مجاز

تکیه گاه ساده

35

تکیه گاه پیوسته

45

دیوار طره

18

 

ب) کنترل نسبت لاغری در ستون ها

نسبت لاغری در ستون ها از تقسیم ارتفاع مؤثر ستون بر ضخامت مؤثر در هر جهت، هر کدام بیشتر است، به دست می آید. این نسبت در ستون های غیرمسلح باید کمتر از 15 باشد. در ستون های مسلح، این نسبت به عدد 20 محدود می شود. در محاسبات باید حداکثر خروج از مرکزیتی معادل با 10 درصد بعد ستون در هر جهت در نظر گرفت.

۸-۳-۱-۱۱ دیوارهای غیرسازه ای و تیغه ها

 ۱- برای اتصال اجزای غیرسازه ای به اجزای سازه ای طرح های مناسبی باید تهیه گردد که صدمات وارده به اجزای غیر سازه ای در اثر تغییر شکل اجزای سازه ای حداقل باشد.

 ۲- حداکثر ارتفاع مجاز دیوارهای غیرسازه ای و تیغه ها از تراز کف مجاور 3.5 متر می باشد. در صورت تجاوز از این حد باید با استفاده از مهارهای مناسب، پایداری بیشتری برای دیوار تأمین گردد.

 ۳- تیغه هایی که در تمام ارتفاع طبقه ادامه دارند باید کاملاً به زیر پوشش سقف مهار شوند.

 ۴- لبه قائم تیغه ها نباید آزاد باشد. این لبه باید به یک تیغه و یا یک دیوار عمود بر آن، یکی از اجزای سازه و یا عنصر قائم (همانند یک ستونک) که به همین منظور از فولاد، بتن آرمه و یا چوب ساخته شده است، با اتصال کافی تکیه داشته باشد. چنانچه طول تیغه پشت بند کمتر از1.5 متر باشد لبه آن می تواند آزاد باشد.

 ۵- در صورتیکه دیوار و تیغه متکی به آن بطور همزمان و یا بصورت لاریز و یا بصورت هشت گیر چیده شوند، اتصال تیغه به دیوار کافی تلقی می گردد ولی چنانچه تیغه بعد از احداث دیوار و بدون اتصال به آن ساخته شود باید در محل تقاطع به نحو مناسبی به دیوار متصل و محکم گردد. در غیر اینصورت لبه کناری تیغه آزاد تلقی شده و باید عنصر قائم در این لبه تعبیه گردد. دو تیغه عمود بر هم باید با یکدیگر قفل و بست شوند.

 ۸-۳-۱-۱۲ نعل درگاه

 ۱- به جز نعل درگاه ها در طبقه زیرزمین، نعل درگاه می تواند از مصالحی مانند آجر مسلح، چوب، فولاد، بتن درجا و بتن پیش ساخته باشد.

 ۲- بار وارد بر نعل درگاه عبارت است از بخشی از دیوار مثلثی شکل که اضلاع جانبی آن با افق زاویه 60 درجه می سازد. تمام بار مثلث به اضافه کف ها و تیرها بایستی در نظر گرفته شوند.

 ۳- طول تکیه گاه تیر نعل درگاه در هر طرف بایستی حداقل 350 میلی متر یا یک دهم طول دهانه، هر کدام بیشتر است، در نظر گرفته شود. این طول باید طوری در نظر گرفته شود که تنش ایجاد شده در واحد بنایی زیرین (ناشی از ترکیب وزن دیوار، تنش حاصل از عملکرد قوسی و تنش تکیه گاهی تیر نعل درگاه) از حد مجاز تنش تکیه گاهی بیشتر نشود.

۸-۳-۱-۱۳ نما

 ۱- اتصالات نما به سازه باید توانایی انتقال نیروی زلزله ایجاد شده در اثر جرم دیوار به سازه را دارا باشند. همچنین این اتصالات باید بتوانند تغییر مکان در قاب ها یا اعضای سازه ای محیطی را به شکل مناسبی به نما منتقل کنند. در انتخاب نما، تا آنجا که ممکن است مصالح می بایست سبک و انعطاف پذیر انتخاب شوند.

 ۲- نما باید با سطح زیر کار اتصال مناسب و کافی داشته باشد تا هنگام بروز زلزله خطر جداشدن و فروریختن آن وجود نداشته باشد.

 ۸-۳-۱-۱۴ جان پناه

 ارتفاع جان پناه اطراف بام و بالکن ها از کف تمام شده باید حداکثر 700 میلی متر و ضخامت آن حداقل200 میلی متر باشد. همچنین لازم است در فواصل 5 متر توسط کلاف های افقی و قائم مهار شوند.

 ۸-۳-۱-۱۵ دودکش

 ساخت دودکش باید بصورت یکپارچه از طبقات پایین تا پشتبام ادامه یابد. باید دودکش در ارتفاعی برابر با ارتفاع جان پناه به روش مناسبی مهار شود. ساخت دودکش با مصالح بنایی مجاز نیست. ارتفاع دودکش نباید بیش از 1.5 متر از کف بام باشد و در صورتیکه ارتفاع آن از این مقدار تجاوز نماید باید به وسیله عناصر قائم فولادی یا بتن مسلح به گونه مناسبی تقویت و در کف بام گیردار شود.

 ۸-۳-۱-۱۶ بادگیر

 بادگیر ساخته شده با مصالح بنایی و اجزای مشابه نباید از کف بام، بلندتر از 1.5 متر باشد. در صورتی که ارتفاع بادگیر از این مقدار تجاوز کند باید به وسیله عناصر قائم فولادی یا بتن مسلح به نحو مناسبی تقویت و در کف بام گیردار شود.

۸-۳-۱-۱۷ تکیه گاه بنایی

 الف) تکیه گاه قائم

 سطح باربر اعضای سازه ای که نقش تکیه گاه قائم را به عهده دارند، باید به نحوی باشد که ضخامت نخستین بند بستر آن کمتر از 6 میلی متر و بیشتر از 25 میلی متر نباشد. همچنین این اعضا باید از مواد نسوز انتخاب شوند.

 ب) تکیه گاه جانبی

 تکیه گاه جانبی را می توان بوسیله دیوارهای عرضی، ستون ها، یا پشت بندها که با فاصله افقی معینی از یکدیگر قرار گرفته باشند، یا بوسیله کف ها، تیرها، یا سقف ها که بطور عمودی دارای فاصله معینی باشند، تأمین کرد. در صورتیکه از تیر بعنوان تکیه گاه جانبی استفاده شود، فاصله آزاد بین تیرها نباید از 32 برابر حداقل عرض مساحت ناحیه فشاری بیشتر باشد.

 ۸-۳-۱-۱۸ حفاظت از بست ها و میلگردهای بستر

 بست ها یا میلگردهای بستر باید با ملاتی که حداقل ضخامتش 16 میلی متر است، در برابر هوازدگی، پوشش داده شوند. ضخامت ملات دوغابی یا ملات بین واحدهای بنایی و میلگرد بستر نباید کمتر از 6 میلی متر باشد. در مواردی که از پیچ ها یا میلگرد با قطر 6 میلی متر یا کمتر استفاده می شود، می توان آنها را در بندهای افقی که حداقل ضخامت آنها دو برابر ضخامت میلگرد یا پیچ است جایگذاری کرد.

 ۸-۳-۱-۱۹ لوله ها و مجاری توکار

 عبور دادن لوله ها و مجاری توکار در صورتی مجاز است که قطر آنها از یک ششم ضخامت دیوارکمتر باشد.

  ۸-۳-۱-۲۰ ابعاد هندسی مؤثر در دیوارها و ستون ها

۸-۳-۱-۲۰-۱ ضخامت مؤثر

 ضخامت مؤثر دیوارها و ستون ها در سازه های بنایی در بندهای الف تا ت ارائه شده است.

الف) دیوارهای تک جداره

 ضخامت مؤثر دیوارهای تک جداره واحدهای توپر یا میان خالی، ضخامت مشخصه دیوار است.

 ب) دیوارهای چند جداره

 ضخامت مؤثر دیوارهای چند جداره، که فضای بین جدارها با ملات یا ملات دوغابی پر شده باشد، برابر ضخامت مشخصه دیوار است. برای دیوارهای با فضای باز در بین جدارها، ضخامت مؤثر همانند دیوارهای میان تهی تعیین خواهد شد.

 پ) دیوارهای میان تهی

 اگر هر دو جدار از دیوارهای میان تهی، به طور محوری بارگذاری شده باشد، هر جدار باید برای عملکرد مستقل در نظر گرفته شود. ضخامت مؤثر هر جدار در قسمت الف آورده شده است. اگر یک جدار تحت بار محوری باشد، ضخامت مؤثر دیوار میان تهی از ریشه دوم مجموع مربعات ضخامت های مشخصه جدارها بدست می آید. اگر یک دیوار میان تهی تک جداره یا چند جداره باشد و هر دو طرف تحت بار محوری باشند، هر طرف دیوار میان تهی، باید برای عملکرد مستقل، در نظر گرفته شود و ضخامت مؤثر هر طرف طبق قسمت های الف وب خواهد بود. اگر یک طرف دیوار تحت بار محوری باشد، ضخامت مؤثر دیوار میان تهی، ریشه دوم مجموع مربعات ضخامت های مشخصه دو طرف خواهد بود.

 ت) ستون ها

 عرض مؤثر برای ستون های مستطیلی در امتداد مورد نظر، عرض مشخصه است. عرض مؤثر برای ستون های غیر مستطیلی، ضخامت یک ستون مربعی با همان ممان اینرسی، حول محوری می باشد که در ستون واقعی مورد نظر است.

 ۸-۳-۱-۲۰-۲ ارتفاع مؤثر

 ارتفاع مؤثر ستون ها و دیوارها، برابر با ارتفاع آزادی است که بین تکیه گاه های جانبی بالا و پایین و در امتداد عمود بر محور مورد نظر قرار دارد. برای اعضایی که در بالا و در امتداد عمود بر محور مورد نظر، دارای تکیه گاه نیستند، ارتفاع مؤثر، دو برابر ارتفاع عضو از بالای تکیه گاه پایین است. اگر ارتفاع مؤثر کمتر از ارتفاع آزاد باشد، می توان آن را در صورتی که قابل توجیه باشد، بکار برد.

۸-۳-۱-۲۰-۳ مساحت مؤثر

 مساحت مؤثر برای واحدهای توخالی برابر است با مساحت خالص بستر و برای واحدهای توپر برابر است با مساحت خالص به اضافه مساحتی که در آن ملات دوغابی ریخته شده باشد. اگر از واحدهای توخالی با حفره های عمود بر امتداد تنش استفاده شده باشد، مساحت مؤثر، کوچکترین عدد از دو مقدار حداقل مساحت بستر یا حداقل مساحت مقطع عرضی خواهد بود. اگر بندهای افقی تورفته باشند، مساحت مؤثر به همان نسبت کاهش خواهد یافت. مساحت مؤثر برای دیوارهای توخالی باید مقداری باشد که از جدارهای تحت بار بدست می آید.

  ۸-۳-۱-۲۱ جاگذاری پیچ های مهاری مدفون

 ضوابط جاگذاری پیچ های مهار، اعم از پیچ های مهار با مهره و یا پیچ های مهار از میلگرد خم شده، مطابق مقررات این قسمت تعیین می شود. پیچ های مهار از میلگرد خم شده باید داری یک قلاب 90 درجه خم با قطر داخلی سه برابر قطر پیچ، به اضافه طول مستقیمی مساوی 1.5 برابر قطر پیچ بعد از انتهای آزاد باشند. پیچ های مهار با مهره دارای یک مهره استاندارد خواهند بود. پیچ های مهار صفحه، دارای صفحه ای خواهند بود که به بدنه پیچ، جوش می شود تا معادل پیچ مهار با مهره را تأمین کند.

 عمق مؤثر مدفون برای پیچ های مهار صفحه یا پیچ های مهار با مهره، برابر با طول مدفون است که از سطح واحد بنایی تا سطح باربر صفحه یا مهره مهار در جهت عمود اندازه گیری می شود. عمق مؤثر مدفون برای مهار با میلگرد خم شده، طول توکاری است که از سطح واحد بنایی تا سطح باربر خم، منهای یک برابر قطر پیچ مهار در جهت عمود اندازه گیری می شود. همه پیچ ها، باید در محل خود، با حداقل 25 میلی متر ملات دوغابی بین پیچ و واحد بنایی محصور شوند، مگر پیچ های به قطر 6 میلی متر که آنها را می توان در بندهای افقی با ضخامت حداقل 12 میلی متر جای داد.

 حداقل فاصله مرکز تا مرکز پیچ ها 40 برابر قطر پیچ است.

  ۸-۳-۱-۲۲ میلگرد بازشوها

 حداقل میلگرد افقی و قائم برای بالا و پایین و اطراف بازشوها 130 میلی متر مربع می باشد که میلگردهای افقی باید حداقل بطول کمترین عدد از دو مقدار 600» میلی متر« و 40» برابر قطرمیلگرد« بعد از بازشو امتداد یابند. در صورت استفاده از کلاف ها، باید طرفین بازشو را با تعبیه کلاف های قائم که به کلاف های افقی بالا و پایین آن طبقه متصل می شوند و همچنین با مهار نعل درگاه بازشو در کلاف های قائم طرفین تقویت کرد.

۸-۳-۱-۲۳ دیوارهای جدا شده از سیستم اصلی سازه ای

 دیوارهای بنایی که در جهت عمود بر صفحه خود (در جهت جانبی) دارای تکیه گاه هستند ولی از لحاظ سازه ای مستقل و از سه طرف بطور جدا شده از سیستم اصلی سازه ای عمل می کنند، می بایست دارای حداقل میلگرد افقی برابر با 0.007 مساحت مقطع عرضی دیوار باشند. این ضابطه می بایست با توزیع یکنواخت میلگرد بستر یا با میلگردهای افقی که فاصله آنها از یکدیگر بیش از 1200 میلی متر نباشد، و بطور کامل در ملات یا ملات دوغابی مدفون باشند، ارضا گردد. اجزای معماری (غیرسازه ای) دیوارهای بنایی از مطالب حداقل میلگرد مستثنی می باشد.

 ۸-۳-۱-۲۴ حداقل ضخامت دیوار باربر

 ضخامت اسمی دیوارهای باربر مسلح نباید از 150 میلی متر کمتر باشد. در مورد دیوارهای باربر بنایی مسلح با واحد آجر مجوف، ضخامت اسمی 100 میلی متر مجاز است، به شرط آنکه مقاومت واحد سطح خالص بیشتر از 55 مگاپاسکال باشد، نسبت لاغری بزرگتر از 27 نباشد، واحدها در پیوند ممتد قرار گیرند، اندازه میلگرد کمتر از یا مساوی 12 میلی متر باشد و حداکثر دو میلگرد با یک وصله در هر حفره قرار گیرد، و بندها به شکل صاف محدب یا صاف V شکل باشند.

 ۸-۳-۱-۲۵ ضوابط استفاده از بتن برای تقویت دیوارهای سازه ای

 هر جا بتن به واحد بنایی سازه ای، نظیر لایه های شروع یا تقاطع دیوارها و بند بین مصالح که به عنوان یک درز انقطاع طراحی نشده اند، متصل می گردد، سطح بتن می بایست زبر شود بطوریکه ارتفاع متوسط ظاهر شده سنگدانه ها برابر با 1.6 میلی متر باشد و بتن می بایست به واحد بنایی عیناً مثل اینکه بتن از جنس واحد بنایی است متصل گردد.